فروش مقاله و پروژه و تحقیق دانشجویی

فروش مقاله و پایان نامه

فروش مقاله و پروژه و تحقیق دانشجویی

فروش مقاله و پایان نامه

۱۲ مطلب در مرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

هم‌افزایی یا سینرژی معمولاً اینگونه تعریف می‌شود: زمانی که دو یا چند عنصر، جریان یا عامل با هم همیاری و برهمکنش (تعامل) داشته باشند معمولاً اثری بوجود می‌آید.

اگر این اثر از مجموع اثرهایی که هر کدام از آن عناصر جداگانه می‌توانستند بوجود آورند بیشتر شود در اینصورت پدیده هم‌افزایی رخ داده است.

از قدیم گفته‌اند «همکاری نتیجه بهتری می‌دهد».

آن نتیجه بهتر همین هم‌افزایی است.

مقدار هم‌افزایی‌را می‌توان با محاسبه برآیند کار گروهی و از سوی دیگر محاسبه مجموع نتیجه کار تک تک افراد در حالت کار جدا و تکی و سپس کسر کردن نتیجه محاسبه اول از دوم بدست آورد.

سینرژی یا هم افزایی را می توان در طبیعت مشاهده کرد حرکات دسته جمعی و V شکل غاز های وحشی نمونه ی بارزی از سینرژی است .

یا مسابقات دوچرخه سواری تیمی که دوچرخه سواران هر تیم پشت سر هم در یک خط راست حرکت می کنند و مداوم جای نفر اول تعویض میشود تا شکافتن هوا در کل گروه انجام شود و بازده یا راندمان کل تیم با لا رود.

در ساده ترین توصیف می توان گفت که برآیند نیروی جمعی از جمع تک تک نیرو ها بیشتر است.

به این مفهوم که رابطه ی اجزا با یکدیگرجزئی جداگانه تلقی می شود.

انرژی آزاد شده ازسوی افرادی که دارای روحیه ی تیمی هستند،انرژی کلی به نام سینرژی را ایجاد می کند.
جلوه هایی از نیروی جمعی را در همه جای طبیعت می توان یافت.

برای مثال اگر دو گیاه را نزدیک هم بکارید،ریشه های آنها در هم می آمیزد و کیفیت خاک را بهبود می بخشد ودر پرتوی این تعاون و همبستگی هر دو بهتر رشد میکنند.

یا وزنی که دو قطعه چوب تحمل میکنند بسیار بیشتر از مجموع وزنی است که هریک به تنهایی تاب می آورند.

روحیه ی تیمی معادلات ریاضی را به هم می زند.

به بیان دیگر در مبحث نیروی جمعی 1+1=2 یا بیشتر.

در سیستم های پیچیده به این پدیده ظهور میگویند.


تشکیل گروه های همکار.تعاون.

عضو شدن در گروه های همکار.

بهم دیگر اطلاعات و آموزشهای خود را در جریان گذاشتن.

در گروه کمک کردن به هم دیگر.

این انرژی و معلومات و قدرت را بسیار بالا میبرد و انجام کار پیگیری کار و کارهای خوب و عالیتر انجام دادن را ایجاد میکند.

گروه های همکاری یعنی یکی از اصول قدرمند شدن و بالا رفتن روحیه در همان حوزه کاری خود.





  • meisam moghadam

باورها ، بطور کلی به چهار گونه  در ما شکل میگیرند ؛

--------------------------------------------------------------------------------------------
اول ، باورهای عقلی ؛

 یعنی ، باوری که بر اساس مفاهیم انتزاعی و یا سوابق شواهدی که در اثر یکسری ادله های عقلانی که بنظر ما درست و منطقی می باشد و ما با استناد به آن دلایل نسبت به چیزی ،

یا مفهومی یقین حاصل میکنیم  .


مثلاً ؛
در بیابان رد پای کسی را می بینیم ،

هرچند کسی را نمی بینیم ،

اما رد پای او نشان دهنده این است که کسی قبلاً بطور قطع از اینجا گذشته است ،

بنابراین با وجود اینکه کسی را نمی بینیم اما متقاعد میشویم یعنی  ( باور ) میکنیم کسی اینجا بوده است .

 هرچقدر شناخت و دانش ما بیشتر باشد میتواند پایه های ما را محکمتر و تعمق ما را نسبت به آن باور بیشتر کند ،


مثلاً ؛
با اندازه گرفتن جای پای شخص ( مثلاً جای پایش 20 سانت است )  آنرا ضربدر عدد 8 میکنیم و یقین حاصل میکنیم که اندازه قد او ( 160= 20 × 8 )  یکصدو شصت سانتیمتر بوده است .

یکی از عوامل تاثیر گذار دیگر در محکم کردن ارکان اینگونه باورها ،

تحقیق و بررسی است که میتواند شناخت ما را نسبت به آن باور بیشتر کند .


مثلاٌ ؛
در رابطه با جای پاها تحقیق و کنکاش میکنیم ،

وقتی جای پاها را تعقیب میکنیم ،

متوجه میشویم تا حدودی مستقیم رفته ،

سپس باز بجای اولش برگشته ،

بعد کمی به راست رفته بعد باز برگشته و کمی به چپ رفته و ما با دیدن این شواهد متوجه و یقین حاصل میکنیم که این شخص به احتمال قوی در این بیابان گمشده بوده  .

بنابراین ،

باورهای عقلی قوانین ومنطق خود را دارند ،

هرچقدر شناخت و معرفت در ما بیشتر باشد می تواند یقین های ما را نسبت به آن باور بیشتر کند .
--------------------------------------------------------------------------------------------
دوم ، باورهای شهودی ؛

یعنی اینکه ما بر اثر حضور و با دیدن یکسری مشاهدات عینی نسبت به رخداد ،

چیزی یا عاملی یقین حاصل کنیم .


در واقع یعنی تجربه چیزی یا اتفاقی که ما عیناٌ آنرا ملاحظه کرده ایم و در ذهن ما بصورت یک باور شهودی نقش بسته است ،


مثلاً ؛
باور اینکه آتش سوزاننده است ،

و یا دست زدن به سیم لخت برق خطر مرگ دارد ،

و یا معتادی که با رفتن به جلسات انجمن معتادان گمنام از اعتیاد به مواد رها شده و در مسیر بهبودی قرار گرفته و . . .
--------------------------------------------------------------------------------------------
بنا براین ، باوری که دارای دو ویژه گی فوق باشد میتواند باوری عمیق و کامل باشد ،


باور کامل یعنی ؛
باور عقلی  +  باور عینی   = ===>  باور کامل


[ لذا وقتی در قدم دوم انجمن معتادان گمنام میگویند ؛

ما به این باور رسیدیم ،

به این معنا می باشد که باور ما کامل است ،

یعنی همه ظرفیت ها را دارا می باشد یعنی هم این باور شهودی است ( یعنی به چشم آنرا مشاهده میکنیم ) و هم این باور عقلانی و منطقی است . ]

--------------------------------------------------------------------------------------------
سوم ؛ باورهای انتقالی ؛

 یعنی ، وقتی ما به دنیا می آییم ،

در ذهن خود تعریفی از خوب و یا بد نداریم ،

مفاهیم خوب و یا مفاهیم بد در اثر تربیت خانواده و یا محیط رشد به ما منتقل و جزو باورهای ما میشوند ،

بعضی از این باورها در طول  زندگی و با رشد ما تغییر میکنند ،

اما بعضی از این باورها در ما تبدیل به ایمان مرضی میشوند و لذا هرگز تغییر نمیکنند ،

حتی اگر خلاف آن ثابت شود ،


مثلاً ؛

دوستی را می شناسم با اینکه تحصل کرده و روشنفکر می باشد ،

هر وقت کسی عطسه میکند ،

نسبت به کاری که میخواهد انجام دهد صبر و تعلل میکند ، و یا دوست مارکسیست ، ماتریالیستی را میشناختم  ،

که بعد از اعمال جنسی باید حنماً غسل جنابت میکرد ،

و لذا بخاطر همین مسئله است که خیلی از روشنفکران و نو اندیشان دینی و یا مکتبی به علت اینکه باورهایشان تبدیل به ایمان مرضی  شده است سعی میکنند ،

مفاهیم غیر معقول وغیرمنطقی را به گونه ایی که خواست خود و ایمان مرضی خود است مفاهیم سازی  و تعریف کنند ،

و لذا در قرآن به همین منظور در آیات اولیه بقره به پیغمبر میگوید که وقتت را برای کسانی که گرفتار ایمان مرضی هستند تلف نکن و آنها مثل کسانی می مانند که چمشها و گوشهایشان بسته و قلب هایشن بیمار است .


در هر صورت منظورم این است که وقتی  باور ،

اصطلاحاً به ایمان مرضی تبدیل شود ،

دیگر تا آخر عمر در ما ماندگار میشود .

--------------------------------------------------------------------------------------------
چهارم ، باورهای اکتسابی ؛

یعنی باوری که ما آنرا خود انتخاب میکنیم  ،

که این  بستگی به قوه درک و آگاهی و بخصوص مذاق و طبع ما دارد .

همانطوریکه میدانیم انسان موجودی است که همیشه و در همه زمینه ها منافعش را در نظر میگیرد ،

یعنی وقتی ما باوری را میخواهیم برای خود انتخاب کنیم از دریچه منافع هایمان به آن نگاه میکنیم  ولذا شرایط ما در آن هنگام مهم است ،

منظور از شرایط این است که ،

آیا در شرایط سلامت عقل و نفس و بهبودی قرار داریم و یا نه برعکس در شرایط عدم سلامت عقل و نفس و در حالت بیماری قرار داریم ،

بدیهیست اگر در شرایط بیماری باشیم بدنبال باورهای هستیم که برای بیماریمان جذابیت دارد و اگر در شرایط بهبودی باشیم بدنبال باوری هستیم که با مذاق و طبع بهبودی ما سازگار باشد .

--------------------------------------------------------------------------------------------
اما نکته ای که در مورد باورها لازم است ذکر شود این است که هرانسانی در جیب ذهن خودش یک متر دارد که بر اساس این الگو باوری را میپذیرد ،

در واقع منظور این است که معیار این متر در اشخاص متفاوت می باشد ،


بطور مثال ؛

همه میدانیم که یک متر استاندارد صد سانتیمتر است ،

اما متر ذهنی بعضی های برای اندازه گیری باورها ممکن است با هم متغییر باشد ،


مثلاً   ،

بعضی ها ممکن است مترشان برای جذب باوری پنجاه سانتیمتر باشد و بعضی سی سانتیمتر باشد و حتی بعضی صدوپنجاه سانیتمتر باشد ،

در واقع برای اینکه منظورمان را بهتر بیان کنیم  این است که ما برای انتخاب باورها بیشتر  <<  پروکروست >> هستیم و این اصطلاح  ،

براساس یکی از اسطوره‌‌های یونانی   می باشد بنام  " پروکروستس " پسر پوسئیدون که در کنار جاده الئوسیس به آتن مسافرخانه‌ای داشت.


او مسافران را به خانه خود دعوت میکرد و سپس به تختی می‌بست اگر قد آنها کوتاه‌تر از تخت بود ،

آنقدر آن بیچاره را می‌کشید تا اندازه تخت شوند و اگر بلندتر از تخت بود دست و پایشان را می‌برید تا اندازه تخت شوند ،

بنابراین ما هم هر کدام یکی یکدانه از این تختخوابها را در ذهن خود داریم و لذا با مواجه شدن با هر باوری ابتدا آنرا به روی تختخواب پروکروستس خود میخوابانیم .

--------------------------------------------------------------------------------------------

  • meisam moghadam