روش های فوق العاده سریع ذهنی برای دستیابی به ارزوها و اهدافتان
روش های فوق العاده سریع ذهنی برای دستیابی به ارزوها و اهدافتان
برای دستیابی به اهداف، باید بتوانید بهصورت واضح تصور کنید که اتمام موفقیتآمیز کار چگونه زندگی شما را تغییر خواهد داد.
انسانها مخلوقاتی دیداری هستند. فقط وقتی چیزی را میبینید، آن را واقعا باور میکنید؛ بنابراین، "دیدن، مساوی است با باور کردن." وقتی بتوانید چیزی را در ذهن خود مجسم کنید، درک بهتری از آن پیدا میکنید. مطمئنا، تجسم بصری بسیار واقعیتر از نوشتار است. وقتی مردم بهواسطه شنیدن، مطلبی را یاد میگیرند، سه روز بعد تنها 10 درصد آن اطلاعات را به یاد میآورند. با این وجود، اگر تصویری در آن لحاظ کنید، میزان یادآوری به 65 درصد افزایش مییابد.
شما فردی پرمشغله با ذهنی پرمشغله هستید. برای اینکه اهداف خود را از مشغلههای ذهنی و میلیونها مساله مهم و داده متفاوت که برای جلب توجه شما سروصدا میکنند، متمایز نگه دارید، تصویر واضحی از آن در ذهنتان ایجاد کنید. بنابراین اگر هدف شما کاهش 15 کیلوگرم از وزنتان است، خود را بهشکل فردی بسیار لاغرتر تجسم کنید. خود را با لباسهای زیبا که اکنون بهخاطر اضافه وزن نمیتوانید بپوشید، مجسم کنید. این تصاویر جاندار و ایدهآل از خود را در ذهنتان داشته باشید و در طول روز دایم به آنها فکر کنید. این کار امکان دستیابی به هدفتان را افزایش میدهد.
جانبخشی به اهداف شامل «تصویرسازی، تجسم، رویاپردازی و خیالپردازی» است. هر چقدر تغییرات زندگی خود را بر اثر دستیابی به اهداف بیشتر در ذهن خود تجسم کنید، احتمال دستیابی به آنها بیشتر میشود. برای "جان بخشیدن" به اهداف خود، تا جایی که ممکن است از تصاویر، نقاشیها، تصورات و حفظیات کمک بگیرید. یادآورهای دیداری را در قسمتی از اداره یا خانه خود بگذارید که بیشترین اثر را بر شما داشته باشد.
تصاویر بصری شما لازم نیست خیلی رویایی باشند. اگر میخواهید سیگار را ترک کنید، رویایی بهسادگی نشستن پشت میز صبحانه و لذت بردن از یک فنجان قهوه بدون سیگار و زیرسیگاری کافی است. خود را فرد مطلوبی تصور کنید که میخواهید پس از دستیابی به هدف آنگونه باشید. تا حد ممکن این تصویر را واضح و شفاف کنید. دیدن، مساوی با باور کردن است. و با اینکه تصاویر بسیار بهتر از واژهها هستند، علاوه بر تجسم واضح اهداف، نوشتن آنها نیز میتواند مفید باشد.
اهداف شما باید اهمیتی مانند مرگ و زندگی برایتان داشته باشند. وقتی زمان تلاش برای دستیابی به هدف فرامیرسد، باز میتوانید زمان را به تعویق بیندازید. از آنجا که میتوانید این فرایند را بارها و بارها تکرار کنید، در نهایت به تعلل عادت خواهید کرد که اهداف شما را به خطر انداخته و حرکت شما را تحلیل میبرد.
باید نسبت به اهداف خود حس فوریت داشته باشید وگرنه هیچوقت به واقعیت تبدیل نمیشوند. متاسفانه، جاهطلبیهای فعلی
بسیار خوب، شما هدفی واقعا دشوار برای خود تعیین کردهاید و برای پیگیری آن آمادهاید. قدم بعدی چیست؟ تاریخ اتمام آن را مشخص کنید.
برای مثال...
یک سال بعد از شروع کار، وقت دستیابی به اهداف است. وقتی تاریخی را تعیین کردید، این بازه زمانی را به دو قسمت تقسیم کنید (در این مورد، دو بازه 6 ماهه) و از خودتان بپرسید: "در 6 ماه اول باید چه کارهایی انجام دهم تا بدانم که در مسیر دستیابی کامل به هدف دشوار قرار دارم؟"
اکنون، این محدوده را نیز به دو قسمت سهماهه تقسیم کنید و مجددا همان سوال را از خود بپرسید. سپس بازهای 6 هفتهای برای خود در نظر بگیرید. تقسیم هر بازه جدید به دو قسمت کوتاهتر و پرسیدن آن سوال را تا زمانی ادامه دهید که به یک هفته و یک روز برسید.
هر روز از خودتان بپرسید: "امروز باید چه کارهایی انجام دهم تا بدانم که در مسیر دستیابی به هدف دشوار قرار دارم؟" با این روش کنترل کارها، میتوانید هماکنون تلاش خود برای دستیابی به اهداف را آغاز کنید. بهعلاوه، این روند مسیری شفاف در اختیار شما قرار میدهد و یادآوری میکند که دستیابی به هدف دشوار نیازمند توجه متمرکز و کار روزانه است.
یک نکته مفید دیگر: برای پیگیری هدف خود از دوستی کمک بگیرید؛ دوستی که بتوانید با او تماس گرفته و شما را از نظر روحیه حمایت کند. هدف از این تماس، صرف داشتن مکالمهای خوشایند نیست. بلکه، این دوست به شما کمک میکند تا دایم بر هدف خود تمرکز کنید. دوست شما باید آمادگی این را داشته باشد تا مرتب سوالاتی مربوط به هر یک از جنبههای هدف دشوار از شما بپرسد: برای مثال میتوانید بپرسید: "چرا به هدف خود اهمیت میدهید؟" در مورد جنبه تحرک و زنده بودن هدف بپرسید: "دستیابی به هدف چگونه است و چه احساسی در شما ایجاد میکند؟" برای تمرکز بر جنبه الزام، بپرسید: "چرا همین الان باید به این هدف برسید؟" برای شناخت جنبه دشواری هدف، بپرسید: "برای پیشرفت هدف خود، امروز چه کاری انجا
- ۹۴/۰۵/۱۸
- ۱۳۵ نمایش